سلیمه مزاری

دختر چهارکِنت
[از برای سلیمه مزاری فرماندار چهارکنت]



کفتارهای کفر،
[لاشخورهای عفن!]
به انحصار درآوردند
افغانستان را
--"چهارکنت" و،
--"مزار" را
و به بند کشیدند
فرشته‌ای را
تا،،،
ریزشِ
آخرین پایگاهِ پایداری
آن کوهِ استقامت!

آخر،
خدای نداشته‌شان
بذرِ نفرت کاشته‌ست
در شوره‌زارِ دل‌هاشان...

می‌دانم؛
هرگز جهان نخواهد فهمید
دردت را
ماسیده پشتِ لنزهای دوربین
از تبسمِ دشوارت؛
در بریده‌ی هزاران عکس و تصویر!

می‌فهمم؛
در فصل‌های طالب‌ها
بهاری نخواهد بود،
"رنجه از پَر پَر شدنت"

آه ای دخترِ" چهارکنت"!
چرا آرزوهایت
چنین مدفون شد؟
چرا؟

اما،،،
نفرینِ تو
جنینی نارس خواهد بود
در کوله‌ی لعنتی‌ی طالب‌ها
وَ،،،
َدر زهدانِ مچاله‌ی تاریخ!

کاش شاهد انتقامی بودم
پُشتِ نفرینِ دخترکانِ
--ایزدی و
--کوبانی و
--هرات و سمرقند
معجزه‌‌ی
--خدا!

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
دیدگاه ها (۲)

#سعید_فلاحی

#لیلا_طیبی

#سعید_فلاحی#زانا_کوردستانی#لیلا_طیبی#لیلا#جیگر#جیگرگوشه#پاره...

#سعید_فلاحی#زانا_کوردستانی#لیلا_طیبی#لیلا#جیگر#جیگرگوشه#پاره...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط