عبدالجبارکاکایی

#عبدالجبار_کاکایی
🌾 پرسیدی و شرحی به جز حال خرابم نیست
بیدارم و خاموش غیر از این جوابم نیست

زهری به غایت تلخ در رگ جای خون دارم
در خویش می پیچم گریز از پیچ و تابم نیست

فانوس سرگردان این شهرم ولی افسوس
جانم برامد از دهان و آفتابم نیست

تا شب هراسانم غرورم هست و شورم نه
تا صبح بیدارم خیالم هست و خوابم نیست

در پای خود می ریزم و خاموش می سوزم
پروای این اندوه بیرون از حسابم نیست

آنقدر نومیدم که وقت تشنگی حتی
ذوق توهم بین دریا و سرابم نیست

پنداشتی دریای آرامم ولی از ترس
روحم ترک برداشت و دیدی حبابم نیست #سروده_های_عاشقانه
🆔 @RomanticPoem
🍂
🍁 🍂 ‌
دیدگاه ها (۱)

🍁 #شیما_شهسواران_احمدی🌾 ننگ بر نام اگر از تو مرا دور کندعصر...

🍁 #شیما_شهسواران_احمدی🌾 چشم‌های تو چه زیباست خدا رحم کندماه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط