کلوله

کلوله
کامت ما تحِن ذیج
الکبل أسّمک یغیر لونها
دیدگاه ها (۱)

خنـــگهوالـــ یفــرجـــها حضــنک

الشتاء بارد علی من لا یملکون الذکریات الدافئة لکننی أظنهُ أب...

ای باد شاخه‌ها را در رقص اندرآوربر یاد آن که روزی،بر وصل می‌...

هرچند شکر لذت جان و جگر استآن خود دگر است و شکر او دگر استگف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط