ماهی کوچک درون تنگ جایش تنگ بود

ماهی کوچک درون تُنگ جایش تنگ بود
او اسیر کوچک دلهای همچون سنگ بود

کس چه می داند؟که در این روزهای شاد عید
ماهی کوچک برای مادرش دلتنگ بود


#رضا_خادمه_مولوی
دیدگاه ها (۱)

ای رفته تا دور دستان ...بگو تا کدامین ستاره استروشن ترین همن...

گُـل بــاش کــه هَـمنـشـیـن عطّار شَــویزان پیش که هَمـدم خَ...

امید دلگشاییم از ماه عید نیستاین قفل بسته، گوش به زنگ کلید ن...

وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهیای سرانگشتِ تو آغاز گل افش...

فاطمه والاتر از این جهان بود

چقدر صبح زیباست ...گویی خدا فرصتی دوباره برای زندگی ...عشق ....

« غرق شدن »جمله ی عجیبی است .انگار وصف حالم را میگوید .آنقدر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط