بابا داشت روزنامه میخوند

بابا داشت روزنامه میخوند
بچه گفت: بابا بیا بازی!
بابا که حوصله بازی نداشت
ی تیکه از روزنامه رو ک نقشه دنیا بود
رو تیکه تیکه کرد و گفت :
فرض کن این پازله…! درستش کن!
چند دقیقه بعد بچه درستش کرد
بابا، باتعجب پرسید:
توکه نقشه دنیا رو بلد نیستی چطور درستش کردی؟!
بچه گفت: ادمای پشت روزنامه رو درست کردم …
دنیا خودش درست شد
آدمای دنیا که درست بشن…
دنیا هم درست میشه …
دیدگاه ها (۱)

ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ ،ﺍﻭﻧﻢ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕﺑﺎﯾﺪ ﺟﺎﺗﻮ ﺗﻮﯼِ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻌﻀ...

آنگاه که غرور کسی را له می کنی،آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را و...

دروغ بگو تا باورت کنندآب زیر کاه باش تا بهت اعتماد کنندبی غی...

این متن آنقدر قشنگه که خوندنش اجباریه :پدر داشت روزنامه میخو...

این متن آنقدر قشنگه که خوندنش اجباریه....پدر داشت روزنامه می...

پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط