درد دارد همه شب سوختن و دود شدن
درد دارد همه شب ، سوختن و دود شدن
یا چو آهی به گلو ماندن و مسدود شدن
آه ، چون صید شکسته پر و بالی به قفس
به نم اشک و شب غمزده محدود شدن
شاید این رسم خداوندیِ صیّاد دل است
به درون قفس اینگونه غم اندود شدنو
اگر از یار رسد مرهم و درمان ، چه باک
دردِ افتاده به دل هر شبه مشدود شدن
چه بسوزد دل بیچاره که با دیده ی تر
در نگاهش به شبی یکسره مردود شدن
نفسا ، خشک و چروکیده شد اندام « کویر »
چه گواراست چروکیدن و محدود شدن
یا چو آهی به گلو ماندن و مسدود شدن
آه ، چون صید شکسته پر و بالی به قفس
به نم اشک و شب غمزده محدود شدن
شاید این رسم خداوندیِ صیّاد دل است
به درون قفس اینگونه غم اندود شدنو
اگر از یار رسد مرهم و درمان ، چه باک
دردِ افتاده به دل هر شبه مشدود شدن
چه بسوزد دل بیچاره که با دیده ی تر
در نگاهش به شبی یکسره مردود شدن
نفسا ، خشک و چروکیده شد اندام « کویر »
چه گواراست چروکیدن و محدود شدن
- ۴۳۰
- ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط