عزیز نداشته ام

عزیزِ نداشته ام
اندکی صبر
نوبتِ ما هم میشود
میرسد وقتِ عاشقی کردنمان
به رخ میکشیم تمامِ دوست داشتنمان را
نوبتِ بازیِ آنهاست فعلاً
بیا بنشینیم و تماشایشان کنیم!

#علی_قاضی_نظام
دیدگاه ها (۱)

نهنگی دید مرگش را ولی دل را به ساحل زدمن از پایان خود آگاهم،...

دستِ من اگه بود ..خودمُ میذاشتم ..تو یه ساک ..بش میگفتم ..بر...

‌آیَدَم جان به لب از بردنِ نــامت شب و روزمگر از جانِ تو جان...

چه خوش بودی دلا،گر روی او هرگز نمی دیدی...! #وحشی_بافقی

_last night, most recognition_

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط