نام مقدس حضرت امرالممنن عل بن اب طالب عله السلام د
نام مقدّس حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام در زبور داوود عليهالسلام نيز چون خورشيد مي درخشد. داوود عليه السلام از متولد شدن اميرالمؤمنين عليهالسلام با صراحت و دقت در جزئيات، خبر مي دهد. در كتاب "علي و پيامبران" نوشتهاي را از نسخه بسيار قديمي زبور كه نزد "احسان الله دمشقي" پيشواي ديني مسيحيان شامات موجود بوده، نقل مي كند كه به شرح زير است: (مطعني شل قثو تينمر قث پاهينوا في وز "ايلي" متازه امطع ملغ شلو شمائت پزانان همنيقته خلذ وقث فل "حدار" كمرتوه شيهو پلت اني قاة بوتاة خزيماه رث جين "كعاباه" بنه اشود كليامه كاذو قثوتي قتمر عند و بريما برينم فل خلذ ملغ خايوشني پم مغلينم عت جنحاريون).
يعني : «اطاعت آن بزرگواري كه "ايلي" نام دارد، واجب است و فرمانبرداري از او همه كارهاي دين و دنيا را اصلاح مي كند. آن شخصيت والامقام را "حدار" (حيدر) نيز ميگويند، او دستگير و مددكار بي كسان و شير شيران باشد. نيرو و قدرتش بسيار و تولدش در "كعابا" (كعبه) خواهد بود. بر همه واجب است كه دامن آن بزرگوار را بگيرند و همانند غلام حلقه به گوش اطاعتش كنند. بشنود هر كه گوش شنوا دارد، بفهمد هر كه عقل و هوش دارد، بينديشد هر كه دل و مغز دارد، كه چون وقت بگذرد، دوباره باز نمي گردد».
علي عليه السلام و استمداد حضرت سليمان عليه السلام
85سال پیش یک ماجرای عادی در نزدیکی بیت المقدس برای سربازان انگلیسی شرکت کننده در جنگ جهانی اول رخ میدهد که 6سال پس از آن دارای اهمیت ویژه ای میشود که کلیسای اورتدکس بریتانیا را دچار چالش جدی مینماید.
این چالش منجر به آن میشود که اسقف اعظم انگلیس دستور محرمانه ای صادر ودرصدد تحریف حقیقتی نورانی شود اما ازآنجا که خورشید پشت ابر نیز جهان را روشن میسازد و غیبتش دائمی نخواهد بود 12سال پس ازاین اکتشاف ماجرای لوح نقره در دو روزنامه چاپ لندن وهند منتشر میشود.
این ماجرا که مربوط به توسل حضرت سليمان عليه السلام به پنج تن آل عبا را مستندا حکایت میکند اینگونه آغاز میشود که :
"در جنگ جهاني اول (1916 ميلادي) هنگامي كه عده اي از سربازان انگليسي در چند كيلومتري بيت المقدّس مشغول سنگرگيري و حمله بودند، در دهكده كوچكي به نام "اونتره" يك نقره پيدا كردند كه حاشيه اش به جواهرات گرانبها مرصع و در وسطش، خطوطي به حروف طلايي نگارش يافته بود و چون آن را نزد فرمانده خود، "ميجر ـ اي ـ ان ـ گريندل" بردند، هر چه كوشيد نتوانست از آن چيزي بفهمد ولي دريافت كه اين نوشته به زبان و خطي بسيار قديمي است و بالأخره اين لوح، به وسيله وي دست به دست گرديد تا به سرپرست ارتش بريتانيا "ليفتو نانت" و "گلدستون" رسيد و ايشان هم آن را به دست باستانشناسان بريتانيا سپردند.
پس از پايان جنگ (1918 ميلادي) درباره لوح مذكور به تحقيق و بررسي پرداختند و كميته اي تشكيل دادند كه اساتيد شناخت زبان هاي باستاني بريتانيا، آمريكا، فرانسه، آلمان و ساير كشورهاي اروپايي، عضو آن كميته بودند.
پس از چند ماه بررسي و تحقيق در سوم ژانويه 1920 ميلادي یعنی 6سال بعد ازکشف این کتیبه باستانی وارزشمند معلوم شد كه اين لوح مقدسي است به نام "لوح سليماني" و سخناني از حضرت سليمان را در بر دارد كه به الفاظ عبراني قديم، نگارش يافته است که ترجمه آن به این شرح است :
الله
احمد ايلي
باهتول
حاسن حاسين
ياه احمد! مقذا = اي احمد! به فريادم رس
يا ايلي! انصطاه = يا علي! مرا مددي فرماي
ياه باهتول! اكاشئي = اي بتول! نظر مرحمت فرماي
ياه حاسن! اضو مظع = اي حسن! كرم فرماي
ياه حاسين! بارفو = يا حسين! خوشي بخش
امو سليمان صوه عئخب زالهلاد اقتا = اين سليمان اكنون به اين پنج بزرگوار استغاثه مي كند
بذات الله كم ايلي = و علي قدرة الله است
پس ازاین کشف بزرگ کمیته تصمیم میگیرد برای نمایش این لوح مقدس آن را برای تماشای عموم به موزه پادشاهی انگلستان انتقال و درمعرض دید مردم قرار گیرد،اما نامه ای محرمانه موجب میشود تا این امر سالها به تاخیر بیافتد.
این مخفی کاری زمانی وقوع می یابدکه اين خبر به اسقف اعظم انگلستان (lord bishop ) رسيدو او فرمان محرمانه اي به كميته نوشت كه خلاصه آن به این شرح است:
" اگر اين لوح در موزه گذاشته شود و در ديد مردم قرار گيرد، اساس مسيحيت متزلزل خواهد شد و سرانجام خود مسيحيان، جنازه مسيحيت را بر دوش بلند نموده ، در قبر فراموشي دفن خواهند كرد. لذا بهتر آن است كه لوح مذكور در رازخانه كليساي انگلستان گذارده شود و جز اسقف و اهل سرّ، كسي آن را نبيند."
همین نامه منجر میشود تاسال 1926یعنی 12سال پس ازکشف لوح مقدس ازنگاه جویندگان حقیقت بازماندولی بدلیل تاثیرات شگرف لوح درتعدادی ازاعضای کمیته مذکور موضوع کشف و نمایش لوح به اطلاع
يعني : «اطاعت آن بزرگواري كه "ايلي" نام دارد، واجب است و فرمانبرداري از او همه كارهاي دين و دنيا را اصلاح مي كند. آن شخصيت والامقام را "حدار" (حيدر) نيز ميگويند، او دستگير و مددكار بي كسان و شير شيران باشد. نيرو و قدرتش بسيار و تولدش در "كعابا" (كعبه) خواهد بود. بر همه واجب است كه دامن آن بزرگوار را بگيرند و همانند غلام حلقه به گوش اطاعتش كنند. بشنود هر كه گوش شنوا دارد، بفهمد هر كه عقل و هوش دارد، بينديشد هر كه دل و مغز دارد، كه چون وقت بگذرد، دوباره باز نمي گردد».
علي عليه السلام و استمداد حضرت سليمان عليه السلام
85سال پیش یک ماجرای عادی در نزدیکی بیت المقدس برای سربازان انگلیسی شرکت کننده در جنگ جهانی اول رخ میدهد که 6سال پس از آن دارای اهمیت ویژه ای میشود که کلیسای اورتدکس بریتانیا را دچار چالش جدی مینماید.
این چالش منجر به آن میشود که اسقف اعظم انگلیس دستور محرمانه ای صادر ودرصدد تحریف حقیقتی نورانی شود اما ازآنجا که خورشید پشت ابر نیز جهان را روشن میسازد و غیبتش دائمی نخواهد بود 12سال پس ازاین اکتشاف ماجرای لوح نقره در دو روزنامه چاپ لندن وهند منتشر میشود.
این ماجرا که مربوط به توسل حضرت سليمان عليه السلام به پنج تن آل عبا را مستندا حکایت میکند اینگونه آغاز میشود که :
"در جنگ جهاني اول (1916 ميلادي) هنگامي كه عده اي از سربازان انگليسي در چند كيلومتري بيت المقدّس مشغول سنگرگيري و حمله بودند، در دهكده كوچكي به نام "اونتره" يك نقره پيدا كردند كه حاشيه اش به جواهرات گرانبها مرصع و در وسطش، خطوطي به حروف طلايي نگارش يافته بود و چون آن را نزد فرمانده خود، "ميجر ـ اي ـ ان ـ گريندل" بردند، هر چه كوشيد نتوانست از آن چيزي بفهمد ولي دريافت كه اين نوشته به زبان و خطي بسيار قديمي است و بالأخره اين لوح، به وسيله وي دست به دست گرديد تا به سرپرست ارتش بريتانيا "ليفتو نانت" و "گلدستون" رسيد و ايشان هم آن را به دست باستانشناسان بريتانيا سپردند.
پس از پايان جنگ (1918 ميلادي) درباره لوح مذكور به تحقيق و بررسي پرداختند و كميته اي تشكيل دادند كه اساتيد شناخت زبان هاي باستاني بريتانيا، آمريكا، فرانسه، آلمان و ساير كشورهاي اروپايي، عضو آن كميته بودند.
پس از چند ماه بررسي و تحقيق در سوم ژانويه 1920 ميلادي یعنی 6سال بعد ازکشف این کتیبه باستانی وارزشمند معلوم شد كه اين لوح مقدسي است به نام "لوح سليماني" و سخناني از حضرت سليمان را در بر دارد كه به الفاظ عبراني قديم، نگارش يافته است که ترجمه آن به این شرح است :
الله
احمد ايلي
باهتول
حاسن حاسين
ياه احمد! مقذا = اي احمد! به فريادم رس
يا ايلي! انصطاه = يا علي! مرا مددي فرماي
ياه باهتول! اكاشئي = اي بتول! نظر مرحمت فرماي
ياه حاسن! اضو مظع = اي حسن! كرم فرماي
ياه حاسين! بارفو = يا حسين! خوشي بخش
امو سليمان صوه عئخب زالهلاد اقتا = اين سليمان اكنون به اين پنج بزرگوار استغاثه مي كند
بذات الله كم ايلي = و علي قدرة الله است
پس ازاین کشف بزرگ کمیته تصمیم میگیرد برای نمایش این لوح مقدس آن را برای تماشای عموم به موزه پادشاهی انگلستان انتقال و درمعرض دید مردم قرار گیرد،اما نامه ای محرمانه موجب میشود تا این امر سالها به تاخیر بیافتد.
این مخفی کاری زمانی وقوع می یابدکه اين خبر به اسقف اعظم انگلستان (lord bishop ) رسيدو او فرمان محرمانه اي به كميته نوشت كه خلاصه آن به این شرح است:
" اگر اين لوح در موزه گذاشته شود و در ديد مردم قرار گيرد، اساس مسيحيت متزلزل خواهد شد و سرانجام خود مسيحيان، جنازه مسيحيت را بر دوش بلند نموده ، در قبر فراموشي دفن خواهند كرد. لذا بهتر آن است كه لوح مذكور در رازخانه كليساي انگلستان گذارده شود و جز اسقف و اهل سرّ، كسي آن را نبيند."
همین نامه منجر میشود تاسال 1926یعنی 12سال پس ازکشف لوح مقدس ازنگاه جویندگان حقیقت بازماندولی بدلیل تاثیرات شگرف لوح درتعدادی ازاعضای کمیته مذکور موضوع کشف و نمایش لوح به اطلاع
- ۲.۵k
- ۲۳ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط