حرف نزد

حرف نزد.....

پـا به پـای غـم من پیـر شـد و حـرف نـزد
داغ دید از من و تبخیر شـد و حـرف نـزد
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب
شب بـه شب آمـدنـم دیـر شد و حـرف نزد
غصـه میخـورد کـه مـن حـال خـرابـی دارم
از همین غصـه ی من سیـر شـد و حرف نزد
وای از آن لحظه کـه حرفـم دل او را سوزاند
خیس شد چشمش ودلگیر شد وحرف نزد
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی
مادرم خستـه شـد و پیـر شـد و حرف نزد

🌹 🌿 تقدیم به همه مادران گل🌿 🌹
دیدگاه ها (۱)

‌اگه گدا دیدی هیچ وقت تو دلت نگو راست میگه یا دروغ؟ بدم یاند...

✨ یادم باشد مادر شوهر که شدم✨ یادم باشد مادر شوهر که شدم آن...

#قرآن_زندگی«شبی شخص صالحی دعا میکرد».«پروردگارا! از کسانی که...

مادر که میشوینمیدانم از کجا,کی,چطوراینهمه تغییراینهمه صبراین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط