وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته

وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی پیر شده !
وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده !
وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچی نمیگه …
و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری !
دیدگاه ها (۱)

خدایا به خواب پدر من آسایشبه بیداریش عافیتبه عشقش ثباتبه مهر...

سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،نه مرگ ،نه ترس ،سرم فقط برای ...

پدر بشنو این حرف فرزند خویشعزیزو گرامی و دلبند خویشتویی مایه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط