My universe P3
My universe P3
( ا.ت )
رفتم پیش می هی کمی باهم حرف زدیمو این موضوع رو بهش گفتم
( تهیونگ )
با جونگ کوک داشتیم میرفتیم خونه ک موضوع رو بش گفتم
.....
کوک : این ادم دیوونس
واقعا نمد چش بود ا.ت فق بغل دستیه منه
کوک : بیخیالش
ت کسی رو دوس دری کوک ؟
کوک : ن چطور خودت چی
عا...ن
میخوام با ا.ت صمیمی شم
کوک : میخوای بمیری توسط اون پسره ؟
ن اما...
کوک : میخوای باش رل بزنی ؟
نهه من علاقه ای بش ندرم فق میخوام باهم صمیمی شیم
کوک : چند روز بعد اردو دریم
کی گفتن ؟
کوک : امروز...میایی دیگ ؟
اره مجبورم نیام منو میکشی
کوک : 😂
....
کلید رو انداختم و وارد خونه شدیم یچیزی خوردیمو فیلم نگاه کردیم
یجورایی تصمیم گرفتم دیگ فیک ننویسم...
حالا نمد...
ولی فکنم دیگ ننویسم
( ا.ت )
رفتم پیش می هی کمی باهم حرف زدیمو این موضوع رو بهش گفتم
( تهیونگ )
با جونگ کوک داشتیم میرفتیم خونه ک موضوع رو بش گفتم
.....
کوک : این ادم دیوونس
واقعا نمد چش بود ا.ت فق بغل دستیه منه
کوک : بیخیالش
ت کسی رو دوس دری کوک ؟
کوک : ن چطور خودت چی
عا...ن
میخوام با ا.ت صمیمی شم
کوک : میخوای بمیری توسط اون پسره ؟
ن اما...
کوک : میخوای باش رل بزنی ؟
نهه من علاقه ای بش ندرم فق میخوام باهم صمیمی شیم
کوک : چند روز بعد اردو دریم
کی گفتن ؟
کوک : امروز...میایی دیگ ؟
اره مجبورم نیام منو میکشی
کوک : 😂
....
کلید رو انداختم و وارد خونه شدیم یچیزی خوردیمو فیلم نگاه کردیم
یجورایی تصمیم گرفتم دیگ فیک ننویسم...
حالا نمد...
ولی فکنم دیگ ننویسم
۱۴.۷k
۱۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.