سناریو
#سناریو
وقتی همه دخترا دورش جمع شدن و نمیزاری ت بری پیشش و داد میزنی صاحاب داره بی صاحابااا
نامی: میخنده و میگ اون فوق العاده بود چطور ب ذهنت رسید
جین: طبیعه حسودی کنی چون این منم جین ورد واید هندسام یونو؟
یونگی: اروم میخنده و خجالت میکشه و میگ درسته صاحاب دارم
هوپی: از دادت میترسه و ب روش نمیاره و میخنده
جیمین: یواششش فهمیدم بابا بزارین اینم بیاد
تهیونگ: میخنده و میگ درسته من ی صاحب کیوت دارم
کوک: میخنده و دستت و میگیره و میاره جلو و میگ دوستان ایشون صاحب بنده هستن
وقتی همه دخترا دورش جمع شدن و نمیزاری ت بری پیشش و داد میزنی صاحاب داره بی صاحابااا
نامی: میخنده و میگ اون فوق العاده بود چطور ب ذهنت رسید
جین: طبیعه حسودی کنی چون این منم جین ورد واید هندسام یونو؟
یونگی: اروم میخنده و خجالت میکشه و میگ درسته صاحاب دارم
هوپی: از دادت میترسه و ب روش نمیاره و میخنده
جیمین: یواششش فهمیدم بابا بزارین اینم بیاد
تهیونگ: میخنده و میگ درسته من ی صاحب کیوت دارم
کوک: میخنده و دستت و میگیره و میاره جلو و میگ دوستان ایشون صاحب بنده هستن
۹.۲k
۳۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.