شب تار

شب، تـار
شب، بیـدار
شب ، سرشـار است
زیبـاتر شـبی برای مردن ...
آسـمان را بگو ;
از المـاس ستارگانش خنجری به من دهد.

شب تـار است
شب بیـمار ست
از غریـو دریای وحشت زده بیـدار است
شب از سایه ها و غریو دریا سر شار است،
زیبا تر شبی برای دوست داشتن ..

با چشــمان تو
مرا به المـاس ستـاره ها نیازی نیست...
با آسـمان بگو ...!




#احمد_شاملو
دیدگاه ها (۱)

آینه ئیبرابر آینه ات می گذارمتا از توابدیتی بسازم ...#احمد_ش...

گم شدم در این هیاهو گم شدم تو کجایی تا بگیری داد من گر سکوت ...

چه خوش است راز گفتن به حریف نکته سنجیکه سخن نگفته باشیبه سخن...

روز و شب خوابم نمی‌آید به چشمِ غم پرستبس که در بیماری هجرِ ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط