یـکـطـرفـهٔ۲ ( غـزل )

بـیـچـارهٔ بـی‌چـاره ؛ دگـر چـاره نـداری !!
جـز یـک دل بـشـکـسـتـهٔ آواره نـداری ..؛

مـجـبـور نـبـودی تـو بـه دلـبـسـتـن زوری
خالـی شـده ، جـایی دل رخـساره نـداری

او رفـتـه و رفـتـی پـیِ نـوشیـدن الـکل :
رد دادی و ظـرفـیـت مـیـخــواره نــداری

چـشم واکـن و دیـده بگشا و نظـر انداز :
جـز هـدیـهٔ مکـر ، تـحفـه ز مـکّاره نداری

بـشکـن لـبـهٔ تـیـز جـفـا ؛ تـا نـزده زخـم !
چــون تـاب خــراشـیـدن قــدّاره نــداری

او‌ رفتـه و تو مثل هـمان طفل یـتیمـی :
مـحـرومـیّـت از مــادر و گـهـواره نـداری

ای‌‌ عاشقِ معشوقه رها کرده سؤالیست :
دنـدان بـه چه‌ کار آیـد و آرواره نداری ؟

دید را بِـکَـن از ساقه ، مهم ریشـهٔ آنسـت
انـگار نـگـرش ؛ جـز قــد و قـواره نـداری

عشق‌صحنهٔ‌صلحست‌و‌گهی‌جبههٔ‌جنگست
سنگـر مـده تـا تـرکـش و خـمپـاره نداری

باختِ دوسرِ سوخت بدادی به‌چه‌ علت ؟
هیـچ تـجربـهٔ کافـی در ایـن بـاره نـداری

او رفـت و نـباش منـتظـر معجـزهٔ خـاص
شـانسـی که بچـسبـد ورق پـاره ؛ نـداری

یک خـاطـره و جـزوِ فـرامـوش شـدگانی
در گـور دلـش دفـنـی و یــادواره نــداری

از حافظـه بیـرون کن و از خاطره پاکش
فکـر کن که نبـود قبـلاً و همـواره نـداری


#یکطرفه۲
#یزدان_ماماهانی
#سـرایـش۱۷_۴_۱۴۰۱
_🎹♥️ اُرگـ ســـــرخ ♥️🎹_
دیدگاه ها (۰)

هـمـتـا ( دوبـیتـی )

قـربـان ( دوبـیتـی )

آب و یـار و مـاه ( غـزل )

زادروز دلارام ( دوبـیتـی )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط