امشب دلم می خواهد کنارت باشم

امشب دلم می خواهد کنارت باشم
امشب دلم می خواهد در کنارت بیارامم
امشب.دلم آرامش با تو بودن را می خواهد

دلم دستهایت را می خواهد
مهربانی حرارت عشق
امشب نوازش هایت را می خواهم
آرام آرام آرام
امشب دلم می خواهد بگویم دوستت دارم
دلم می خواهد در تاریکی به تو لبخند بزنم
دستانم را بفشاری و خیال کنم جز تو کسی مرا نمی بیند

آه که چقدر با من مهربانی
وقتی آرام و بی صدا
در کنارت به خواب می روم
و با نوازشهایت چشم می گشایم....

این همه مهربانی را از کجا آورده ای
این همه صمیمیت
این همه مهر
این همه امنیت...

آه که چقدر تو را می خواهم
کنارت بودن
آرامیدن
بوسیدن...

امشب دلم تو را می خواهد
آغوشت را برایم می گشایی؟!؟
دیدگاه ها (۶)

زن زیبائی نیستمموهایی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم می‌‌آیدو...

مرا همینطور ساده دوست داشته باشبا موهایی که نوازش میخواهندو ...

در قلبم کسی را پنهان کرده ام...که شنیدن صدایش..طرز نگاه کردن...

زن که شاعر بشود یعنی یک چیز سر جایش نیست...مثل آرام و قرار.....

صحنه,پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط