LOVE WITH OUT TRUST
LOVE WITH OUT TRUST
پارت ۴
ویو لینو
باورم نمیشه واقعا اومدی.! اون پسر بنظرم برای نقشه اما خوب. اگر بشه عالی میشه؛ با هان وارد خونه شدیم. هان انگار از دیدن خونه ام ذوق کرده بود. با هان رفتیم داخل. هان هواسش به زیبایی خونه بود.
هان : خونتون خیلی قشنگ و باشکوه شبیه قصری.!
لینو : ممنونم از تعریفت.
با هان داشتیم از پله ها در ورودی خونه بالا میرفتیم. که ناگهان هان هواسش نبود وافتاد. ترسیدم و دویدم به سمتش.
هان : اخ ! اخه اینجا جای پله ای.
لینو : ( با نگرانی) هان خوبی ؟!
هان : اره خوبم .
لینو : پسر چرا مثل ادم راه نمیایی؟! بیا بریم توی اتاق من کارت دارم.
هان : چی کار؟!
لینو : بریم میگم.
همراه من بلند شد و رفتیم اتاق من توی کل مدت حواسم بهش بود. دوباره نیوفته ، راستی چرا نگرانش شدم؟ بیخیال ولی چی ذوقی از دیدن خونه ام کرده. حتی ذوق کردنش هم شبیه سنجاب ست. به اتاق رسیدم و وارد اتاق شدیم. هان باز باتعجب به اتاق من نگاه میکرد. نشستیم.
هان : حالا بگو چی کار داشتی؟
لینو : میخوام نقش دوست پسر منو بازی کنی من در عوض بدهی هات رو میدم. خوبه؟
هان : بله؟؟؟؟!!!!!
پارت ۴
ویو لینو
باورم نمیشه واقعا اومدی.! اون پسر بنظرم برای نقشه اما خوب. اگر بشه عالی میشه؛ با هان وارد خونه شدیم. هان انگار از دیدن خونه ام ذوق کرده بود. با هان رفتیم داخل. هان هواسش به زیبایی خونه بود.
هان : خونتون خیلی قشنگ و باشکوه شبیه قصری.!
لینو : ممنونم از تعریفت.
با هان داشتیم از پله ها در ورودی خونه بالا میرفتیم. که ناگهان هان هواسش نبود وافتاد. ترسیدم و دویدم به سمتش.
هان : اخ ! اخه اینجا جای پله ای.
لینو : ( با نگرانی) هان خوبی ؟!
هان : اره خوبم .
لینو : پسر چرا مثل ادم راه نمیایی؟! بیا بریم توی اتاق من کارت دارم.
هان : چی کار؟!
لینو : بریم میگم.
همراه من بلند شد و رفتیم اتاق من توی کل مدت حواسم بهش بود. دوباره نیوفته ، راستی چرا نگرانش شدم؟ بیخیال ولی چی ذوقی از دیدن خونه ام کرده. حتی ذوق کردنش هم شبیه سنجاب ست. به اتاق رسیدم و وارد اتاق شدیم. هان باز باتعجب به اتاق من نگاه میکرد. نشستیم.
هان : حالا بگو چی کار داشتی؟
لینو : میخوام نقش دوست پسر منو بازی کنی من در عوض بدهی هات رو میدم. خوبه؟
هان : بله؟؟؟؟!!!!!
۳.۵k
۰۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.