چن وقته دارم خودمو گول میزنم که خوشحالم ولی از دیشب تا حا
چن وقته دارم خودمو گول میزنم که خوشحالم ولی از دیشب تا حالا دیگه نتونستم تحمل کنم خودمو ریختم بیرون دوباره اخلاقم همو شکلی شد شبیه یه آدم افسرده که قبلا پر حرف ترین بود والان دیگه روح نداره
دیگه مناسبت برام مهم نیس چه تولد خودم باشه چه تولد کسی که دوسش دارم
دیگه روح ندارم فقط جسمم
انقد دارم خودمو با فیلم خفه میکنم که همه در سامو گذاشتم کنار مامانم هی بم میگه گوشی رو بزار کنار دس از سر این فیلما بردار ولی نمی دونه اگه یه روز فقط یه روز فیلم نبینم به جاش میشینم مث افسرده های معتاد فقط به یه گوشه زل میزنم چون جدیدا وقتی دلم میگره جوری میشه که از ناراحتی نمی تونم گریه کنم اصن زندگی الان برام یه بازی که دیگه برام مهم نیس برندم یا بازنده فقط دلم می خواد تموم شه
هعی..
دیگه مناسبت برام مهم نیس چه تولد خودم باشه چه تولد کسی که دوسش دارم
دیگه روح ندارم فقط جسمم
انقد دارم خودمو با فیلم خفه میکنم که همه در سامو گذاشتم کنار مامانم هی بم میگه گوشی رو بزار کنار دس از سر این فیلما بردار ولی نمی دونه اگه یه روز فقط یه روز فیلم نبینم به جاش میشینم مث افسرده های معتاد فقط به یه گوشه زل میزنم چون جدیدا وقتی دلم میگره جوری میشه که از ناراحتی نمی تونم گریه کنم اصن زندگی الان برام یه بازی که دیگه برام مهم نیس برندم یا بازنده فقط دلم می خواد تموم شه
هعی..
۲۲۷
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.