تو کجایی سهراب

تو کجایی سهراب؟
خانه ی دوست فرو ریخت سرم! آرزویم را دستی دزدید,
آبرویم را حرفی له کرد,
مانده ام عشق کجا مدفون شد؟ به چه جرمی غزلم را خواندن؟ به چه حقی همه را سوزاندن؟ گله دارم سهراب..........
دل من سخت گرفته است
بگو، هوس آدمها، تا کجا قلب مرا می کوبد؟
تا کجا باید رفت..
تا ز چشمهای سیاه مخفی شد
دوست دارم بروم
اینهمه خاطره را از دل من بردارید
عشق را جای خودش بگذارید بگذارید به این خوش باشم
که به قول سهراب: پشت دریا شهریست که در آن هیچکسی تنها نیست
عشق بازیچه ی آدمها نیست زندگی عرصه ی ماتم ها نیست...
دیدگاه ها (۲)

دلــــم تنــــــگ شــــــدهکه یکیــــــــــو دوست داشتـــــه...

یکی از مزیت های سرماخوردگی اینه کهوقتی اشک میریزی کسی شک نمی...

از تنهایی به مردم می گریزم ....و از مردم به تنهایی پناه می ب...

دلم گرفتهدلم گرفتهدلم گرفتهدلم گرفتهدلم گرفته دلم گرفتهدلم گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط