...
...
صدای پای تو که می روی
صدای پای پاییز است
درست در چله ی بهار!
صدای خش خش برگ های یک درخت لخت
در یک غروب زهرماری
شاید اگر غروب محکوم به سکوت نبود
می شد از او پرسید
سر هرچه غم در تو چیست؟!
ولی حالا...
تو می روی و
لذت دنیای بی من،
برای تو!
غم فردای بی تو،
برای من!
صدای پای تو که می روی
صدای پای پاییز است
درست در چله ی بهار!
صدای خش خش برگ های یک درخت لخت
در یک غروب زهرماری
شاید اگر غروب محکوم به سکوت نبود
می شد از او پرسید
سر هرچه غم در تو چیست؟!
ولی حالا...
تو می روی و
لذت دنیای بی من،
برای تو!
غم فردای بی تو،
برای من!
۳.۲k
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.