راهی به خدا دارد خلوتگه تنهایی
راهی به خدا دارد خلوتگه تنهایی
آنجا که روی از خود آنجا که به خود آیی
هر جا که سری بردم در پرده تو را دیدم
تو پرده نشینی و من گمشده هر جایی
بیدار تو تا بودم رویای تو می دیدم
بیدار کن از خوابم ای شاهد رویایی
از چشم تو می خیزد هنگامه ی سر مستی
وز زلف تو می زاید انگیزه ی شیدایی
هر نقش نگارینت چون منظره ی خورشید
مجموعه ی لطف است و منظومه ی زیبایی
چشمی که تماشاگر در حُسن تو باشد نیست
در عشق نمی گنجد این حُسن تماشایی
آنجا که روی از خود آنجا که به خود آیی
هر جا که سری بردم در پرده تو را دیدم
تو پرده نشینی و من گمشده هر جایی
بیدار تو تا بودم رویای تو می دیدم
بیدار کن از خوابم ای شاهد رویایی
از چشم تو می خیزد هنگامه ی سر مستی
وز زلف تو می زاید انگیزه ی شیدایی
هر نقش نگارینت چون منظره ی خورشید
مجموعه ی لطف است و منظومه ی زیبایی
چشمی که تماشاگر در حُسن تو باشد نیست
در عشق نمی گنجد این حُسن تماشایی
۸.۹k
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.