اگر چه گره نمودم دو ماه با غمتان
اگر چه گريه نمودم دو ماه با غمتان!
مراببخش! نمردم پس از مُحرمتان
لباس مشکی من يادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟چگونه از غمتان؟
بگير امانتی ات راخودت نگه دارش!
که چند وقت دگر ميشويم مَحرمتان...
برای سال دگر نه! برای فاطميه!
برای روضه مادر...برای ماتمتان!
دلم بگير که محکمترش گره بزنی
به لطف فاطمه بر ريشه های پرچم تان
هزار شکر که از لطف پنجره فولاد
ميان حلقه ی ماتم شديم هم دمتان!
بيا دوباره بخوان روضه های يـابن شبيب
که من دوباره بسوزم دوباره بادمتان!
چه شام ها که زدی سر به گريه ام اما
مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان...
مراببخش! نمردم پس از مُحرمتان
لباس مشکی من يادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟چگونه از غمتان؟
بگير امانتی ات راخودت نگه دارش!
که چند وقت دگر ميشويم مَحرمتان...
برای سال دگر نه! برای فاطميه!
برای روضه مادر...برای ماتمتان!
دلم بگير که محکمترش گره بزنی
به لطف فاطمه بر ريشه های پرچم تان
هزار شکر که از لطف پنجره فولاد
ميان حلقه ی ماتم شديم هم دمتان!
بيا دوباره بخوان روضه های يـابن شبيب
که من دوباره بسوزم دوباره بادمتان!
چه شام ها که زدی سر به گريه ام اما
مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان...
- ۳۳
- ۰۵ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط