دیر می شود

─┅═༅𖣔𖣔𖣔🕊🦋🕊𖣔𖣔𖣔༅═┅

دیر می شود

درد نبودنت چه نفس گیر می شود 
هی چنگ میزند به دلم، پیر می شود 

این چشمهای منتظرِ پشتِ پایِ تو
از جاده و سفر به خدا سیر می شود

یادت همیشه با دل من مانده همچنان،
بغضی که سال هاست گلو گیر می شود

می بارد از غزل غزلم آیه های تو 
در سوره ای که عشق تو تحریر می شود

رفتی ببین چگونه بهم ریختم ، چنان
کوهی که ایستاده  زمین گیر می شود !

خوابیده ام به خواب ببینم تو را مگر 
 این خوابها بدون تو تعبیر می شود ؟

داغ تو را خدا به دلم داد و تا ابد 
اشکم به هر دو دیده سرازیر می شود 

ای کاش، تا که  سر برسی ،قبلِ مردنم 
گاهی چقدر زود! ولی ،دیر میشود!


#سمیه_تقوی(پرنده_شرقی)
دیدگاه ها (۰)

امروز هوا ابری و دل غم دارد !باران زلالِ پاکِ نم نم دارد !اح...

شعری از حقیر👇نظرتون مهمه دیدمت آخر شکستی در کنارم عهدهاهمسفر...

گفته بودی: اوّلش سخت است عادت می کنی!گفته بودم: جای قلبم هم ...

از تبار غصه ایم ، اشک است قوم و خویش ماجز غم و حسرت نباشد را...

‍ ‍ 🌱🍂🌱🕊🌱🌸🍂🌿🍃🌿🍂🕊🌿🌱🍂🌸 ‌‌‌‌بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر استش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط