پارت ۱

فیک معلم سخت گیر



ویو یونا
از خواب بیدار شدم رفتم پایین دیدم مامانم داره صبحانه درست می‌کنه
/بیدار شدی دخترم
+آره
/لباسات رو بپوش بیا صبحانه
+باشه
رفتم لباسام رو پوشیدم و اومدم صبحانه خوردم
+مامان جون وون(داداش یونا)کجاست
/امروز از کانادا میاد
+آها من برم که دیدم میشه بای
/بای
امروز روز اول دانشگاه بود منم استرس داشتم وارد حیاط دانشگاه شدم که آیو رو دیدم
+سلام آیو
& سلام یونا چطوری
+خوبم بریم کلاس که دیر میشه
&بریم
رفتیم داخل که با کسی که دیدم تعجب کردم،اون سوهو بود (سوهو روی یونا کراشه و بهش گفته ولی یونا ازش متنفر)
@سلام بیبی
+برو اون طرف
که............




#فیک
دیدگاه ها (۴)

پارت ۲

پارت ۳

فیک فیک معلم سخت گیر

سلام میخوام فیک بنویسم اگه حمایت کنید زود تر میزارم

جوجه تیغی عصبانی من

موضوع:وقتی مافیا بود...پارت۱علامت ها(ا.ت +/ لینو ـ/ بقیه !)و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط