چه یادها

چه یادها
چه حرف های
نا تمام
دل پر آرزو
چو شاخ
پر شکوفه
باردار می شود
نگار من
امید نوبهار من
لبی به خنده باز کن
ببین چگونه از گلی
خزان باغ ما
بهار می شود
دیدگاه ها (۰)

تا توو زندگیِ هر آدمی نباشیتا زندگیش رو زندگی نکنی،نمیتونی د...

ولی واقعا من همیشه اینجوری بودم که وقتی یکی ناراحتم میکرد به...

من ترجیح میدم از آدمی که دوستش دارم فاصله بگیرم تا اینکه راب...

من اینطوری ام که وقتی ناراحت میشم صبوری میکنموقتی نارفیقی بب...

میان باغ گل سرخ‌های و هو داردکه بو کنید دهان مرا چه بو داردب...

عطر پیچکهای گیسویت مراهمچنان پروانه بازی می دهدباغ سرسبز نگا...

بهار و خاکستر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط