برآی ای آفتاب صبح امید

برآی ای آفتاب صبح امید
که در دست شب هجران اسیرم

به فریادم رس ای پیرخرابات
به یک جرعه جوانم کن که پیرم

به گیسوی توخوردم دوش سوگند
که من ازپای توسر برنگیرم

#حافظ
#صبح_بخیر
@Zhivar_Journal
دیدگاه ها (۱)

نفسم پیش توفهمید... ،فرو رفتن و بیرون نشدنیعنی چه....#نوشی...

چشم مستت چه کند با مـنِ بیمار امشب این دل تنگ من واین دل تب...

امشب,زود می خوابمباید با هم, حرف بزنیم...!#افشین_صالحی📷 سور...

هیچ چیز سر جایش نیستمثلاً تویی کهالانزیرِ این باران باید کنا...

به فریادمٖ رس ای پیر خراباتبه یک جرعه جوانم کن که پیرمبه گیس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط