سمت راستی من.سمت چپ بچگیِ داداشم که البته فوت کرده 😔
ای کاش برمیگشتیم به گذشته ها،حتی برای دقایق و لحظاتی.و تکرار میکردیم تموم خاطراتمون رو.من از محمد کوچکتر بودم ۶سال و زیاد خاطره ای ندارم ازش تنها صحنه ای که ازش تا زنده ام تو ذهنم باقی خواهد موند،لحظات تصادفمون بود و من در اوج بچگی بالای سر جنازه های پدر و برادر و پسر خاله ام رفتم و این تصویر تو ذهن من موندگار شد.انگار یه خواب عمیق رفته بودن و...😔😔😥😢
۲.۱k
۲۲ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.