اتفاق جالب
اتفاق جالب
p2
قشنگ جاری شدن خونو از بالای ابروم حس کردم ک دیدم طرف از ماشینش پیاده شد خیلی تار بود یذره چشامو بستم بعد یکی دو دیقه بهتر شد سریع از ماشین پیاده شدم
+هوی آقا مگه نمیبینی مسیر ی طرفست ماشینو داغون کردی
-معذرت میخوام خسارتش چق.....
+خسارت نمیخوام فقط راتو بکش برو شتر دیدی ندیدی
-باشه فقط سرت
+سرم چی؟
-داره خون میاد
+مهم نیست من جون سخت تر از این حرفام ک بخاطر ی تصادف غش کنم
-خیلی معذرت میخوام متاسفم
+گفتم ک مشکلی نیست
ب کلی کمپانی رو یادم رفت
+یاااااا بدبخت شدم
-چی شد؟
+کمپانی کمپانی آهنگ دیرم شددددد
-وایسا ببینم تو آیدلی؟
+ندونی بهتره برو برو خدافظ
-خدافظ
از دید سولار
چون هر دومون با سرعت خوردیم ب هم ماشینامون ب کلی داغون شد
نباید بیشتر از این وقت تلف کنم زنگ زدم ب آقای شی (رییس کماپنی)
بعد چند بوق جواب داد
@بله؟
+سلام رییس
@خانم شانی شمایین؟کجایین پس؟
+ببخشید رییس ولی من تصادف کردم نمیتونم بیام کمپانی اگه میشه ظبتو ب تاخیر بندازین
@چی تصادف؟کجا؟
+تو خیابون..........
@خدتون ک طوری نشدین؟
+ی مقدار سرم خونریزی داره ولی موردی نیست
@باشه من زنگ میزنم بیان ماشینتونو ببرن خدتونم ببرن بیمارستان
+باشه ممنون
@خدافظ
+خدافظ
پایان مکالمه
کم کم سرم داشت درد میگرفت رفتم و تکیه دادم ب دیوار و نشستم عجب بدبختیی نصیبم شدا هعی.
دیگه نتونسم خدمو نگه دارم دیدم تار شدو چشام سیاهی رفت
................................................
از زبان آقای شی
رسیدیم ب خیابونی ک خانم شانی گفته بود اینطور ک معلومه مقصر کس دیگه ای بوده ماشینش بد جور له شده
اما خودش کو؟
ب بچه ها گفتم برن و ماشینشو ببرن تعمیر گاه فک کنم قابل تعمیر باشه خدمم دنبالش گشتم ک دیدم افتاده ی گوشه سریع دویدم سمتش (بچه ها آقای شی سه سال از سولار بزرگ تره)ادامه:
براید استایل بقلش کردم آمبولانس خبر کرده بودن گذاشتنش روی برانکارد و بردنش من دنبالش سوار ماشینم شدم و دنبالش رفتم
از زبان کوکی
حالم خوب نبود داشتم با سرعت از ی خیابون ی طرفه رد میشدم اهمیت ندادم ک ی طرفست سریع گاز میدادم ک یهو ی ماشین جلوم سبز شد بوق زدم ولی دیر بود ب طور خیلی وحشتناکی خوردم بهش ماشینامون کاملا له شد
پیاده شدیم ولی بیخیال خسارت شد تعجب کردم گفت راتو بکش و برو منم پیاده مجبور شدم برم ب بچه ها زنگ زدم گفتن بیان ماشینو ببرن اینطور ک معلومه طرف آیدل بودو دیرش شده بود خوب شد ک منو نشناخت هووف وگرنه بد میشد برام(پسرم زدی بچه ی مردمو له و لورده کردی بعد میگی برا خدت بد میشد؟ عجبا )
ادامه:
از دید سولار
سرم خیلی میسخوت یکم ک بخودم اومدم صدای پچ پچای دو نفرو شنیدم
اینم پارت جدید لایک و کامنت یادتون نره ❤✨
p2
قشنگ جاری شدن خونو از بالای ابروم حس کردم ک دیدم طرف از ماشینش پیاده شد خیلی تار بود یذره چشامو بستم بعد یکی دو دیقه بهتر شد سریع از ماشین پیاده شدم
+هوی آقا مگه نمیبینی مسیر ی طرفست ماشینو داغون کردی
-معذرت میخوام خسارتش چق.....
+خسارت نمیخوام فقط راتو بکش برو شتر دیدی ندیدی
-باشه فقط سرت
+سرم چی؟
-داره خون میاد
+مهم نیست من جون سخت تر از این حرفام ک بخاطر ی تصادف غش کنم
-خیلی معذرت میخوام متاسفم
+گفتم ک مشکلی نیست
ب کلی کمپانی رو یادم رفت
+یاااااا بدبخت شدم
-چی شد؟
+کمپانی کمپانی آهنگ دیرم شددددد
-وایسا ببینم تو آیدلی؟
+ندونی بهتره برو برو خدافظ
-خدافظ
از دید سولار
چون هر دومون با سرعت خوردیم ب هم ماشینامون ب کلی داغون شد
نباید بیشتر از این وقت تلف کنم زنگ زدم ب آقای شی (رییس کماپنی)
بعد چند بوق جواب داد
@بله؟
+سلام رییس
@خانم شانی شمایین؟کجایین پس؟
+ببخشید رییس ولی من تصادف کردم نمیتونم بیام کمپانی اگه میشه ظبتو ب تاخیر بندازین
@چی تصادف؟کجا؟
+تو خیابون..........
@خدتون ک طوری نشدین؟
+ی مقدار سرم خونریزی داره ولی موردی نیست
@باشه من زنگ میزنم بیان ماشینتونو ببرن خدتونم ببرن بیمارستان
+باشه ممنون
@خدافظ
+خدافظ
پایان مکالمه
کم کم سرم داشت درد میگرفت رفتم و تکیه دادم ب دیوار و نشستم عجب بدبختیی نصیبم شدا هعی.
دیگه نتونسم خدمو نگه دارم دیدم تار شدو چشام سیاهی رفت
................................................
از زبان آقای شی
رسیدیم ب خیابونی ک خانم شانی گفته بود اینطور ک معلومه مقصر کس دیگه ای بوده ماشینش بد جور له شده
اما خودش کو؟
ب بچه ها گفتم برن و ماشینشو ببرن تعمیر گاه فک کنم قابل تعمیر باشه خدمم دنبالش گشتم ک دیدم افتاده ی گوشه سریع دویدم سمتش (بچه ها آقای شی سه سال از سولار بزرگ تره)ادامه:
براید استایل بقلش کردم آمبولانس خبر کرده بودن گذاشتنش روی برانکارد و بردنش من دنبالش سوار ماشینم شدم و دنبالش رفتم
از زبان کوکی
حالم خوب نبود داشتم با سرعت از ی خیابون ی طرفه رد میشدم اهمیت ندادم ک ی طرفست سریع گاز میدادم ک یهو ی ماشین جلوم سبز شد بوق زدم ولی دیر بود ب طور خیلی وحشتناکی خوردم بهش ماشینامون کاملا له شد
پیاده شدیم ولی بیخیال خسارت شد تعجب کردم گفت راتو بکش و برو منم پیاده مجبور شدم برم ب بچه ها زنگ زدم گفتن بیان ماشینو ببرن اینطور ک معلومه طرف آیدل بودو دیرش شده بود خوب شد ک منو نشناخت هووف وگرنه بد میشد برام(پسرم زدی بچه ی مردمو له و لورده کردی بعد میگی برا خدت بد میشد؟ عجبا )
ادامه:
از دید سولار
سرم خیلی میسخوت یکم ک بخودم اومدم صدای پچ پچای دو نفرو شنیدم
اینم پارت جدید لایک و کامنت یادتون نره ❤✨
۲۴.۴k
۱۷ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.