انگار نه انگار كه ما عاشقِ اوئیم
انگار نه انگار كه ما عاشقِ اوئیم
یعقوبِ گرفتار ، به پیراهنِ بوئیم
با شانه بگو سر به سرِ ما نگذارد
ما انجمنِ گم شدگانِ سرِ موئیم
ما رنج بدیدیم ولى گنج ندیدیم!
تقدیر همین بود : بگردیم، نجوئیم
هركس كه بدى كرده به ما خیر ندیده
جز دوست براى همه كس آینه خوئیم
گیرم كه هزاران غزل از هجر نوشتیم
جرات كه نداریم ، به دلدار بگوئیم
همزادِ سكوت شب و همدردِ شقایق
ما شاعركانِ قفسِ بغضِ گلوئیم
یعقوبِ گرفتار ، به پیراهنِ بوئیم
با شانه بگو سر به سرِ ما نگذارد
ما انجمنِ گم شدگانِ سرِ موئیم
ما رنج بدیدیم ولى گنج ندیدیم!
تقدیر همین بود : بگردیم، نجوئیم
هركس كه بدى كرده به ما خیر ندیده
جز دوست براى همه كس آینه خوئیم
گیرم كه هزاران غزل از هجر نوشتیم
جرات كه نداریم ، به دلدار بگوئیم
همزادِ سكوت شب و همدردِ شقایق
ما شاعركانِ قفسِ بغضِ گلوئیم
۱.۱k
۰۷ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.