با تکانهای ناهماهنگ بالا و پایین میرود تختی که قرار بود

با تکانهای ناهماهنگ بالا و پایین میرود، تختی که قرار بود تو روی آن همخواب من شوی

و انگار ویدویست که سرعتش را بیست برابر کرده باشد

نیستی تا در آغوش بگیری دختری را که از درد از دست دادن زنانگی اش بالش را پاره کرده

و مردی که جای تو صدای عربده اش تا آسمان نهم میرود

وزنی که بعد آن لال میشود

تو در تمام این لحظات نبودی

و من در تمام لحظه های از دست دادن هایم حست کردم
دیدگاه ها (۴)

سخت ترین سیلی رااز کسی میخوری که روزی بهترین نوازشگرت بود، خ...

زن,,سینه ی"برجسته"نیست!لب های "قرمزموی "مش"کردهابروی "برداشت...

می خواهم با تو بخوابمپهلو به پهلوموهایمان پیچیده در همو دهان...

ﺗﺠﺴﻢ ﮐﻦ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺑﺎﺷﺪ ....ﺷﺐ ...ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ...ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﻣﻄﻤ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط