باید مال من باشی
باید مال من باشی
ات = هی ععع
با هم رفتین سالن مراسم 🖤🥲 تقریبا نصف سالن پر بود و بچه های فامیل ته بازی میکردن ( 🙄اع )
باهم دست تو دست رفتین و( اسمش چی بود؟ )💔😐 نمد چی چی همون میگه تا ابد میخوای باهم... ... میگه و بعد میخواستی بگی بله که
ا.ت = بل....
بوم
ته +
او.. اون کاترین بود 🥲 نه ا.ت 💔😔 ا.تتتتتتتتتتت
زود بردمش بیمارستان 🥰
پرنسس من 😐 عزیزم( برین لذت ببرید کشتمتون فحش ازاد ) بیدار شو
کاترین لباس سفیدتو خونی کرد منم اونو نابود میکنم 😭 عزیزم پاشو اصلا تحمل دیدنت اینطوری ندارم( تو این چند روز مثل ا.ت بودم یونو؟ ولی با تفنگ نه با چاقو این اتفاق افتاد.... و همش تقصیر تهدید ها برای ادامه دادن فیک؟ اخه برا ادامه دادن میان بقیه رو چاقو میزنن؟ مرض دارین ها 🙄)
دکتر رفت اتاق معاینه کرد و بیرون اومد
ته = چی شد؟ 💔😔
لی مینهو = باید ببریم بخش عمل ☹️
ته = چی... چی؟
رفتم نشستم روی صندلی
ته = نههههههههه( داد میزنه )
پرستار = اروم باشید اقا اینج....
دیگه هیچی نشنیدم و همه چی به سیاهی رفت
( بچه ها یه قسمت نبود خلاصش ا.ت قدرتش رو از دست داده بود و دیگ نمیتونه بفهمه کی راس میگه و هم بخاطر اینکه قدرتش رو از دست داده بود ضعیف شده بود 🥲)
چشمامو باز کردم
ته = سرم؟
کوک = هیونگ 😔🖤 به هوش اومدی؟
ته = نه پس روحم حرف میزنه 🙄 چه اتفاقی افتاد؟
کوک = به خاطر فشار بیهوش شدی 🙂 الان خوبی؟
ته = ا.ت ..... میخوام اتو ببینم
کوک = به هوش نیومده ولی عمل موفق امیز بود
ته = کی تو رو خبر دار کرد؟
کاترین = من 😏
ته = عوضی اشغال همش تقصیر تو بود 😡
کاترین = اینم تشکر کردنته
که یهو.. ...
شرطا
13 لایک
23 کامنت 😝
خب
1 _ تهدید ممنوع
2 _ فحش ازاد
3 _ بای بای 😐
4 _ دیدی 2 رو ننوشتم 😄
5 _ رفتی کنترل ههه
7 _ خب چه خبر
8 _ دیدی 6 رو ننوشتم 😄
9 _ ههه باز رفتی که 🤪
ات = هی ععع
با هم رفتین سالن مراسم 🖤🥲 تقریبا نصف سالن پر بود و بچه های فامیل ته بازی میکردن ( 🙄اع )
باهم دست تو دست رفتین و( اسمش چی بود؟ )💔😐 نمد چی چی همون میگه تا ابد میخوای باهم... ... میگه و بعد میخواستی بگی بله که
ا.ت = بل....
بوم
ته +
او.. اون کاترین بود 🥲 نه ا.ت 💔😔 ا.تتتتتتتتتتت
زود بردمش بیمارستان 🥰
پرنسس من 😐 عزیزم( برین لذت ببرید کشتمتون فحش ازاد ) بیدار شو
کاترین لباس سفیدتو خونی کرد منم اونو نابود میکنم 😭 عزیزم پاشو اصلا تحمل دیدنت اینطوری ندارم( تو این چند روز مثل ا.ت بودم یونو؟ ولی با تفنگ نه با چاقو این اتفاق افتاد.... و همش تقصیر تهدید ها برای ادامه دادن فیک؟ اخه برا ادامه دادن میان بقیه رو چاقو میزنن؟ مرض دارین ها 🙄)
دکتر رفت اتاق معاینه کرد و بیرون اومد
ته = چی شد؟ 💔😔
لی مینهو = باید ببریم بخش عمل ☹️
ته = چی... چی؟
رفتم نشستم روی صندلی
ته = نههههههههه( داد میزنه )
پرستار = اروم باشید اقا اینج....
دیگه هیچی نشنیدم و همه چی به سیاهی رفت
( بچه ها یه قسمت نبود خلاصش ا.ت قدرتش رو از دست داده بود و دیگ نمیتونه بفهمه کی راس میگه و هم بخاطر اینکه قدرتش رو از دست داده بود ضعیف شده بود 🥲)
چشمامو باز کردم
ته = سرم؟
کوک = هیونگ 😔🖤 به هوش اومدی؟
ته = نه پس روحم حرف میزنه 🙄 چه اتفاقی افتاد؟
کوک = به خاطر فشار بیهوش شدی 🙂 الان خوبی؟
ته = ا.ت ..... میخوام اتو ببینم
کوک = به هوش نیومده ولی عمل موفق امیز بود
ته = کی تو رو خبر دار کرد؟
کاترین = من 😏
ته = عوضی اشغال همش تقصیر تو بود 😡
کاترین = اینم تشکر کردنته
که یهو.. ...
شرطا
13 لایک
23 کامنت 😝
خب
1 _ تهدید ممنوع
2 _ فحش ازاد
3 _ بای بای 😐
4 _ دیدی 2 رو ننوشتم 😄
5 _ رفتی کنترل ههه
7 _ خب چه خبر
8 _ دیدی 6 رو ننوشتم 😄
9 _ ههه باز رفتی که 🤪
۱۸.۸k
۰۹ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.