عشق دروغی

عشق دروغی

پارت ششم

از دید ا/ت
از خجالت آب شدم ازش جدا شدم رفتم بیرو اتاق رفتم توی دسشویی
واییییییییییییییییی
این چه اتفاقی بود که برام افتاده
چرا مننننننننن امرن من دیگه از این دسشویی بیام بیرون واییییییی
اصلا باید استفا بدم

از دید تیهونگ
ا/ت رفت بیرون و منم با لبخند برگشتم که دیدم
همه اعضا جلوی دهنشون و با تعجب گرفته بودن
همین انتضار هم داشتم که تک تک آمدن نزدیکم
نامجون=پسر الان تو چیکار کردی
تیهونگ=دوست دخترمو بوسیدم
کوک=دوست دختر؟
جیمین=نگو هیونگ که؟؟؟؟
تیهونگ=بلع درسته
شوگا=فقط چیزه دوست دخترت فکر نکنم فعلا بیاد
جیهوب =راست میگی منم بودم این کارو میکردم
تیهونگ=مگه کار بدی کردم!
جین=پسر جلوی این همه آدم بوسیدیش خب خجالت میکشه
تیهونگ=فکر کنم راست میگی
جین=معلوم که میگم
نامجون=حالا از کی قرار میزارید؟
تیهونگ=از دیروز
همه=از دیروزززززززززززز
شوگا=پسر بزار ۱ هفته از قرار گذاشتن بگذره بعد بیا جلوی این همه آدم ببوسش
جیمین=راست میگه
کوک=فکر کنم باهات دیگه کات کنه
تیهونگ=چی میگین برای چی کاتتتتتتتتتتت
شوگا=راست میگه منم  بودم کات میکردم
تیهونگ=وای نهههههه
جیهوب=چرا دارید بدبخت و سکته میدید داشتن شوخی میکردن ته
تیهونگ=واقعا؟
جیهوب=اره
جیمین=ولی نظرت نیست بری دنبال دوست دخترت
شوگا=اره نری خودت میدونی
تیهونگ=باشه رفتم
بدو رفتم سمت در دسشویی
در زدم
تیهونگ=بیبی چرا نمیایی
ا/ت=نمیخوام از اینجا اصلا بیرون بیام
تیهونگ=بیا دیگه
ا/ت=وایییی تیهونگ چرا این کارو کردی
تیهونگ=به جای اینا به جنبه ی مثبتش فکر کن
ا/ت=به چه چیز مثبتش فکر کنم دقیق
تیهونگ=به اینکه همه فهمیدن مال منی و نمیتونن نزدیکت شن
ا/ت=........
تیهونگ=حالا نمیخوای بیای بیرون
(بیا بیرون دیگههههه خسته شدم انقد لاس زدن شما دوتا رو تایپ کردم عههههههه)
ا/ت=باشه آمدم بیرون
تیهونگ=آفرین
ا/ت=سلام
تیهونگ=بریم
ا/ت=کجاااااا
تیهونگ=پیش بچه ها
ا/ت=نهههههه
تیهونگ=چرا میریم
ا/ت=اما
تیهونگ=بریم

داشتیم با ا/ت میرفتیم سمت در
که دیدم یکی داره ا/ت و صدا میزنه
برگشتم دیدم که...........