بیا امشب در آغوشت برایم شعر معنا کن
بیا امشب در آغوشت برایم شعر معنا کن
در آغوشم بکش، چشمان خیسم غرق رویا کن
و من بی روی تو گم گشته ام در سایه شب ها
بیا با عشق پاکت قلب تنهایم تو پیدا کن
شدم کور از نبودت همچو یعقوب از غم یوسف
بیا با عطر پیراهن دو چشمم را تو بینا کن
و قلبم خسته از حال نزار رفتنت گشته
بیا و با حضورت در درونم شور برپا کن
نمی خواهم دگر چیزی ازین دنیای بی چشمت
تو هم با من بیا با من بمان و ترک دنیا کن...
در آغوشم بکش، چشمان خیسم غرق رویا کن
و من بی روی تو گم گشته ام در سایه شب ها
بیا با عشق پاکت قلب تنهایم تو پیدا کن
شدم کور از نبودت همچو یعقوب از غم یوسف
بیا با عطر پیراهن دو چشمم را تو بینا کن
و قلبم خسته از حال نزار رفتنت گشته
بیا و با حضورت در درونم شور برپا کن
نمی خواهم دگر چیزی ازین دنیای بی چشمت
تو هم با من بیا با من بمان و ترک دنیا کن...
۱.۴k
۱۳ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.