معرفی کتاب
#معرفی_کتاب
در کنار ساحل قدم می زدم
و میخواستم به جایی دیگر بروم
که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد. جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم
. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است،
با خودم فکر کردم، در زندگی چند بار چیزهای بی ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم دیدم که چقدر بیهوده بوده است،
ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی ارزش نمیرفتم،
واقعا می فهمیدم که بی ارزش است یا سالها حسرت آن را میخوردم...
📙 #مکتوب
✍🏻 #پائولو_کوئلیو
📚
در کنار ساحل قدم می زدم
و میخواستم به جایی دیگر بروم
که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد. جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم
. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است،
با خودم فکر کردم، در زندگی چند بار چیزهای بی ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم دیدم که چقدر بیهوده بوده است،
ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی ارزش نمیرفتم،
واقعا می فهمیدم که بی ارزش است یا سالها حسرت آن را میخوردم...
📙 #مکتوب
✍🏻 #پائولو_کوئلیو
📚
۵.۲k
۲۰ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.