نمیشود مبتلای بعضی آدمها نشد

نمیشود مبتلای بعضی آدمها نشد . . .
در وقتهای خلوت بهشان فکر نکرد،
این بودنشان کنارت،
بی این که جایت را تنگ کرده باشند هلت داده باشند
آنورتر،
لذت غریبی دارد
این هی دانستنِ این که کجایی داری چه کار میکنی
دانستن اینکه بدانی
من کجام با کی ا م و اینها،
بی اینکه اداره ی آمار باشیم و اداره ی مچگیری و مچ ا ندازی
اینکه همین طوری که هستی دوستت دارند،
اینکه تلاشی نمی کنند
تا آنی بشوی که خودشان می خواهند. اینکه مجبور نیستی مرتب برایشان فیلم بازی کنی...
دیدگاه ها (۲)

دست های خدا باشبرای برآوردن رویای انسان دیگری جز خودت ...خنث...

در کوی خرابات مرا عشق کشان کردآن دلبر عیار مرا دید نشان کردم...

آنان که طلبکار خدایید، خود آییدحاجت به طلب نیست شمایید، شمای...

ساعت شنی به من یاد دادباید خالی شوی تا پر کنیدلی را . . . چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط