آرام

آرام
مُبتلا میکند
تنت را
به باد.. و جسورانه می تازد
میان انبوه موهایت..
یک بازی
بی رحمانه..
چه عاشق شوی
چه عاشق شوند تو را
بازنده ای...!
پاییز را میگویم
این زرد مخملی
که از سر انگشتان
درختان می بارد
و در تو در توی قلب ها
بغض می شود..
شنیدن میخواهد
گاهی میان شلوغی ها
چشمها را بشنو
و لب ها را بخوان
فارغ از بودنت
من شو...
من.. تو میشوم
ما میشویم
دیدگاه ها (۲)

دستاتو مشت کن! سرتو بالا بگیر...یه نفس عمیق!محکم برو جلو!به ...

اگه ازم بپرسن مهم ترین چیزی که زندگی بهت یاد داده چیهمیگم هر...

زندگی را ورق بزن ... هر فصلش را خوب بخوان !با بهار برقص ، با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط