با ذوق ازش پرسیدم

با ذوق ازش پرسیدم:
"اسم بچّمونو چی دوس داری بزاریم؟! "
اونم آروم و با غم جواب داد: "سارا..."
و این شد که من شروع به کشتنِ تمامِ "ساراهای شهر" کردم آقای قاضی...💔🖤🍃
#شهرزاد_یزدانی
دیدگاه ها (۱)

گفتم به بلبلی که : علاج فراق چیست ؟از شاخِ گل به خاک فتاد و ...

هزار خطبه هم بخوانند حرام است،،، معشوقه ی کسی را به دیگری دا...

یه شب که دلم از عالم و آدم پر بود گفت: نگران نباش دیوونه،فکر...

دیوانه ای را تصور کنهی می گوید :من دیوانه نیستم!همانقدر محکم...

تکپارتی دوستانه غمگینهانا : سلام من هانا ام و دوستای مجازی ی...

زندگی با خنده ( گروگان گیری جیمین)نگار: یه مشکلی پیش اومده س...

قهوه تلخپارت ۲٠با خوردن نور افتاب که از پنچره به داخل اتاق م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط