تو خیابون زیر نور چراغها

تو خیابون زیر نور چراغها
ساعت از نصف شبم گذشته بود
جز منو تنهایی و پیاده رو
خبر از عابردیگه ایی نبود
بادی که درختارو تکون میداد
روی سنگ فرشهارو برگ پشونده بود
مثل هرشب دوباره دلتنگی
منو سمت خونتون کشونده بود
هنوزم وقتی که نزدیکت میشم
نفسم حبس میشه توی سینه
بی هوا زل میزنم به خونتون
اخه کار هرشب من اینه
هنوزم وقتی که رد میشم از اون
کوچه ایی که خاطراتم توشه
بی هوا زل میزنم به خونتون
خونه ایی که چراغهاش خاموشه...
#دلتنگی_مهدی_احمدوند
دیدگاه ها (۱)

خداییش درسته.خیلیم درسته

#new...

#حرف_حق

ینی مدیونین اگه نگینااا😂 😂 😂

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط