سر جلسه امتحان ریاضی یک هفتمی بغلم نشته بود که یک سوال رو
سر جلسه امتحان ریاضی یک هفتمی بغلم نشته بود که یک سوال رو مونده بود
منم میدونستم چه حس بدی داره که به خاطر ۱ سوال نمرت کم شه
بهش گفتم ولی کر بود و نشنید
دوباره گفتم و مراقبه مچم روگرفت و به معلم ریاضیم گفت.
منم میدونستم چه حس بدی داره که به خاطر ۱ سوال نمرت کم شه
بهش گفتم ولی کر بود و نشنید
دوباره گفتم و مراقبه مچم روگرفت و به معلم ریاضیم گفت.
- ۲۹۵
- ۰۳ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط