خاطره: کار ابتر
#خاطره: کار ابتر
رسم خوبی داشتیم؛ ماه رمضون ها بعضی شب ها چندتا از مربی ها جمع می شدیم افطاری می رفتیم خونه ی دانش آموزان.
یه بار تو یکی از شبها تو ترافیک گیر کردیم اذان گفتند. علی گفت: وحید بریم نماز بخونیم؟وقت نمازه.
من گفتم پنج دقیقه بیشتر نمونده علی جان بزار بریم اونجا میخونیم.
نشون به اون نشون که یک ساعت و نیم بعد رسیدیم به خونه ی بنده خدا!...
از ماشین که پیاده شدیم زد رو شونمو گفت:
کاری موقع نماز اول وقت انجام بشه ابتر میمونه!!!!
.
(به نقل از وحید جلال پور؛ از دوستان شهید)
.
.
#شهید_علی_خلیلی
#شهید_غیرت
#مدافع_ناموس
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#شهید #شهادت
#چادر #حجاب #حجاب #حجاب
رسم خوبی داشتیم؛ ماه رمضون ها بعضی شب ها چندتا از مربی ها جمع می شدیم افطاری می رفتیم خونه ی دانش آموزان.
یه بار تو یکی از شبها تو ترافیک گیر کردیم اذان گفتند. علی گفت: وحید بریم نماز بخونیم؟وقت نمازه.
من گفتم پنج دقیقه بیشتر نمونده علی جان بزار بریم اونجا میخونیم.
نشون به اون نشون که یک ساعت و نیم بعد رسیدیم به خونه ی بنده خدا!...
از ماشین که پیاده شدیم زد رو شونمو گفت:
کاری موقع نماز اول وقت انجام بشه ابتر میمونه!!!!
.
(به نقل از وحید جلال پور؛ از دوستان شهید)
.
.
#شهید_علی_خلیلی
#شهید_غیرت
#مدافع_ناموس
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#شهید #شهادت
#چادر #حجاب #حجاب #حجاب
۴.۱k
۲۲ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.