این قضیه کاملا روشن است

.
این قضیه کاملا روشن است ...
که تا ۲۰۰سال دیگر ...
نه من زنده ام و نه تو!
 و حتی از نسل و آدم های دور وبرمان..
چیزی نخواهد ماند....
خواستم یادآورت شوم ...
هیچ چیز ارزش این را ندارد ...
که من در این سن به فکر این باشم ...
که ۲۰۰سال بعد وجود نداریم...
 تابازهم مرا نفهمی!
مرا برنجانی!
ونگاه سردت منجمدم کند ...
وکلماتت ریشه استخوان هایم را مک بزنند!
"عزیز ِبی ملاحظه ی من"
 کمی به فکرِمن باش ...
۲۰۰سالِ دیگر زیاد هم دور نیست!
مرا لطفا دوست داشته باش...
 و "باش"!
باش؟