دستهایش در گیسوان تو خواهد پیچید بی آن که بداند نوازش ک

دستهایش در گیسوان تو خواهد پیچید ، بی آن که بداند نوازش کردنت بزرگترین لذتهاست . لبانت را می نوشد ، بی آن که کشف کند نگاه کردن لبانت وقتی اسم کوچک خودت را می گویی چه بی اندازه دلچسب است . کنار تو تا صبح نفس می کشد ، بی آن که بفهمد بیدار ماندن و شمردن نفسهای تو چه لذتی دارد . تو می دانی ، تو می بینی . اما وانمود می کنی همه چیز بی نقص است ....
بعد ، یک روز وقتی دلت گرفته و بلد نیست تو را بخنداند ، یاد من میفتی . بی آن که بدانی برای یاد من افتادن چقدر دیر شده است ....
دیدگاه ها (۳)

یه وقتایی نمیشه گفت" بگذریم"از بعضی آدمااز بعضی خاطره‌هااز ب...

ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ﺍﻧﺴﺎﻥ ...

چه می شد اگر خدا، آن که خورشید راچون سیب درخشانی در میانه‌ی ...

چه دروغ بزرگیست!!!زمان همه چیز را حل میکند...زمــــانفقط موه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط