ساقی و جام می و میخانه میخواهم همین
ساقی و جام می و میخانه میخواهم همین
همدم دیوانه ی دیوانه میخواهم همین
واژه واژه در غزلهایم تو را بوسیده ام
شعر لبهای تو را مستانه میخواهم همین
تا نگاهم می کنی دینم به یغما میرود
من که کافر گشته ام بتخانه میخواهم همین
آتش افکندی دلم را و تماشا می کنی
تو بسوزان من دلی ویرانه میخواهم همین
گاه گاهی که دو چشمم ابری و بارانی است
من فقط یک شانه ی مردانه میخواهم همین
همدم دیوانه ی دیوانه میخواهم همین
واژه واژه در غزلهایم تو را بوسیده ام
شعر لبهای تو را مستانه میخواهم همین
تا نگاهم می کنی دینم به یغما میرود
من که کافر گشته ام بتخانه میخواهم همین
آتش افکندی دلم را و تماشا می کنی
تو بسوزان من دلی ویرانه میخواهم همین
گاه گاهی که دو چشمم ابری و بارانی است
من فقط یک شانه ی مردانه میخواهم همین
۵.۰k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.