فردی نشسته بود و یارب میگفت

فردی نشسته بود و "یاربّ" میگفت.
شیطان بر او ظاهر میشود و میگوید: تا به
حال این همه یاربّ گفته‌ای فایده داشته است؟

مرد دلش شکست و از دعا کردن منصرف
شد و خوابید. شب کسی به خواب او آمد و
گفت چرا دیگر "یاربّ" نمی گویی!؟جواب داد :

چون جوابی نمی شنوم و میترسم از
درگاه خدا مردود باشم ، پس چرا دعا بکنم!؟

گفت خدا مرا فرستاده است تا به تو بگویم
این یاربّ گفتن هایت همان لبّیک و جواب ماست!

یعنی اگر خداوند نخواهد صدای ما به
درگاهش بلندشود اصلا نمیگذارد "یاربّ" بگوییم!
دیدگاه ها (۱)

وقتی میتوانستم صحبت کنم،گفتند؛گوش کنوقتی میتوانستم بازی کنمم...

خود را به لحظه اکنون بسپار و امکانات آن را در خود راه بده......

هیچوقت به تهش فکر نکنچون ممکنه برسی به غمته زندگی به این قشن...

مردی به سرعت و چهار نعل با اسبش می تاختاینطور به نظر میرسید،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط