کاش پسر بودم

کاش پسر بودم 😞🖤

-بیدار شدم دیدم که یول خیلی کیوت تو بغلم خوابیده خیلی کوچولو بود ناخدا گاه لبخندی رو لبم اومد بعد سریع جمعش کردم سرمو نگاه کردم که دیدم تموم شده رفتم پرستار رو صدا کردم تا بیاد و سرم رو دراره
¢اومدم اجازه بدید آهان خوب میتونید برید
-پرستار وحشی سرم رو خیلی بد کند که باعث شد یول از خواب بپره و یه لحظه بغض بدی رو گلوش نشست هنوز نمیدونست چه خبره منم برای اینکه گریش میگیره سریع بغلش کردم و بردمش تو ماشین
+هنوز بغض داره و داره به دستاش که به خاطر کندن سرم خونی شده نگاه می‌کنه)
-دستشو میگیره)یول تو خوبی
+اوهم(سعی می‌کنه اشکاشو کنترل کنه)
-ببین من متوجه شدم که پرستار سرم رو خیلی بد کند پس میتونی گریه کنی نیازی نیست گریتو مهار کنی
+(یکم گریه میکنه)خوب تموم شد
-وقتی به دستو پاهای کبودش نگاه کردم به سر بسته شدش به دستای زخمیش دلم تیکه تیکه شد این بچه مگه چند سالشه که اینقدر عذاب کشیده دلم براش سوخت وقتی که یکم فکر کردم دیدم که یول تا حالا هیچ خوراکی نخورده پس چطوره اولیش جایی که میریم سوپر مارکت باشه
+بابا چرا راه نمیفتید
-یول
+بله
-میخوای بریم سوپر مارکت
+همون جایی که کلی خوراکی های رنگ و بارنگ داره(با چشمای اکلیلی)
-اره
+واقعا می‌خواین منو ببرید اونجا(ذوق مرگ )
-اره دوست داری
+خیلی
-پس برو که بریم
دیدگاه ها (۱۴)

کاش پسر بودم 😞🖤 -خوب رسیدیم پیاده شو+چشم-خوب تو برو هرچی دوس...

یول تو سوپر مارکت بچه ها این خود یوله

کاش پسر بودم 😞🖤 $خوب میتونید برید داخل بهوش اومده تازه بهش س...

کاش پسر بودم 😞🖤 -یول یول چیشد یهو +چیزی نیست(دماغشو می‌کشه ب...

نام فیک: عشق مخفیPart: 40ویو ات*خیلی صدای تیر اندازی زیاد بو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط