دیر آمدی

دیر آمدی....
حالا که حرمت خیلی چیزها بینمان از بین رفت..
حالا که هر روز نبودنت را تمرین کردم...
دیر آمدی...
درست است جای خالی ات را به کسی ندادم
اما برای تو دیگر در این قلبم جایی ندارم...
دیر آمدی...
خیلی دیر به خودت آمدی
خیلی دیر سرت به سنگ خورد....
حالا که آمده ای انگشت اشاره ات را بر سنگ قبر این رابطه بگذار....
الفاتحه مع الصلوات..‌..

#امیرعلی_اسدی
دیدگاه ها (۱)

❄ ️من بادم باد!می پیچم لای تنتمی بویمتبسان انسان نخستینی کها...

سرزمینِ منمرزهایِ قوسدارِ اندام توست ..به جغرافیاییکه با ظری...

قلبم میکوبدنبضم میزندنفس هایم فرار میکنندو صوت صدایم سکوت را...

و قسم به شعر که از شعر باید ترسیداز این نوشتن هامی ترسم ،می ...

رمان j_k

🦋 Wounded butterfly 🦋part 11ویو جونگ‌کوک 🌕 بعد یک ماه و خورد...

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط