نگاهی به آینه می اندازم...(👀 )
نگاهی به آینه می اندازم...(👀 )
لبخندے از سر رضایت بر گونه ام مینشیند(😊 )
چشمڪی به خدا میزنم و قربان صدقه خودم میروم:هزار ماشالله.فتبارک الله احسن الخالقین...(😉 )
حال...کافی است چادرم را بر سر کنم،هفت الله اکبر،دیگر چه شود...(😌 )
از زیباییم ماه شب چهارده قایم میشود...(🌙 )
چادرم اینگونه است...(😍 )
بر سر هر که بنشیند دست نیافتنیش میکند..(☺ ️)
یک جور دیگر زیبایش میکند(✨ )،یک جور دیگر خاصش میکند(💫 )یک جور دیگر معصومش میکند...(👼 🏻 )میان آن مشکی ژرف بر روی سرم(⚫ ️)،انگار از صورتم نور میبارد...(⚡ ️)
چادرم را جمع میکنم و بیرون میزنم...به مسیرم نگاه میکنم،هر ازگاهی محکم تر نگهش میدارم...(✊ 🏻 )انگار میتوانم با او خودم را مصون نگاه دارم.خط میکشم روی زشتی های جامعه ام(📝 ️)،پاک میکنم نگاهایی را که دوست ندارم،آرامم میکند...یک تیکه پارچه است...میراث بانویم،فاطمه(س)...(😢 )
رد میشوم از میدان تیر نگاه های گوناگون...(👿 )اما نگاه دیگران را با خودم نمیکشم...حرف و حدیثی درست نمیکنم،کسی هم از جانب من به گناهان احتمالی آلوده نمیشود(❌ )،از اینکه حرمت و احترام من آنگونه که باید حفظ میشود و من حقیقی ام دیده میشود...لبخند میزنم..(😄 )
تو هم اینگونه عاشق این "من حقیقی"میشوی...(😝 )نه چیزی که بی آنکه بدانم،درست کرده ام تا به عنوان خودم به تو بفروشم...آن وقت می بینی زیبایی من چگونه نثار تو خواهد شد...(😎 )
#حیا گوهری است که در من پایه های حجاب را میسازد و #حجاب عشقی است که قرار است من را از همه پنهان کند و به تو برساند...(😬 )
من نگاه پاک تو را میخواهم (🙈 )
لبخندے از سر رضایت بر گونه ام مینشیند(😊 )
چشمڪی به خدا میزنم و قربان صدقه خودم میروم:هزار ماشالله.فتبارک الله احسن الخالقین...(😉 )
حال...کافی است چادرم را بر سر کنم،هفت الله اکبر،دیگر چه شود...(😌 )
از زیباییم ماه شب چهارده قایم میشود...(🌙 )
چادرم اینگونه است...(😍 )
بر سر هر که بنشیند دست نیافتنیش میکند..(☺ ️)
یک جور دیگر زیبایش میکند(✨ )،یک جور دیگر خاصش میکند(💫 )یک جور دیگر معصومش میکند...(👼 🏻 )میان آن مشکی ژرف بر روی سرم(⚫ ️)،انگار از صورتم نور میبارد...(⚡ ️)
چادرم را جمع میکنم و بیرون میزنم...به مسیرم نگاه میکنم،هر ازگاهی محکم تر نگهش میدارم...(✊ 🏻 )انگار میتوانم با او خودم را مصون نگاه دارم.خط میکشم روی زشتی های جامعه ام(📝 ️)،پاک میکنم نگاهایی را که دوست ندارم،آرامم میکند...یک تیکه پارچه است...میراث بانویم،فاطمه(س)...(😢 )
رد میشوم از میدان تیر نگاه های گوناگون...(👿 )اما نگاه دیگران را با خودم نمیکشم...حرف و حدیثی درست نمیکنم،کسی هم از جانب من به گناهان احتمالی آلوده نمیشود(❌ )،از اینکه حرمت و احترام من آنگونه که باید حفظ میشود و من حقیقی ام دیده میشود...لبخند میزنم..(😄 )
تو هم اینگونه عاشق این "من حقیقی"میشوی...(😝 )نه چیزی که بی آنکه بدانم،درست کرده ام تا به عنوان خودم به تو بفروشم...آن وقت می بینی زیبایی من چگونه نثار تو خواهد شد...(😎 )
#حیا گوهری است که در من پایه های حجاب را میسازد و #حجاب عشقی است که قرار است من را از همه پنهان کند و به تو برساند...(😬 )
من نگاه پاک تو را میخواهم (🙈 )
۶۰۸
۱۲ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.