ای کاش برای اخرین بار سفت [بغلت] میکردم..
ایکاش [نگاهم] میکردی وقتی داشتم با تمام وجودم بهت [لبخند] میزدم
ایکاش [عاشق] خنده هام بودی نه اینکه با تنفر بهم بگی چرا همش میخندی
ایکاش [قلبت مال من بود]
ایکاش تن به حرفای [دروغ] نمیدادی
ایکاش اون روز که بعد چند روز با [ذوق] باهات حرف میزدم بهم محل میدادی
ایکاش [عشقت] که به من داشتی [نشون] میدادی
ایکاش اون [غرور] لعنتیت باعث [جداییمون]نمیشد
ایکاش میفهمیدی [دوست دارم]
ایکاش [دوستم داشتی]:)
[نوشتهبـتــــی]
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.