دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه ی بامی که پریدیم، پریدیم
#وحشی_بافقی
دیدگاه ها (۳)

هر دو تن، دزدیده و حیران نگاهسوی هم کردیم وحیران تر شدیم#حم...

گر بی تو یک دو روز صبورم عجب مدارچون شاخِ نو بریده ندارم خبر...

من با خدا هم از تو و چشم تو خواهم گفتای چشم هایت ذکر «یا سبّ...

هر چه به جز خیال او قصد حریم دل کنددر نگشایمش به رو از در دل...

ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیمامید ز هر کس که بریدیم، بریدی...

دلتنگم و با هیچ‌کسم میل سخن نیستکس در همه آفاق به دلتنگی من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط