صبحدم پیک مسیحا دم جانان آمد
صبحدم پیک مسیحا دم جانان آمد
گفت برخیز که آرام دل و جان آمد
سحر از پرده نشینان حریم خلوت
نغمه برخاست که شاهنشه خوبان آمد
عاشقان را رسد این طرفه بشارت ز سروش
که سحرگاه شب نیمه شعبان آمد
می کند مرغ سحر زمزم بر شاخ گل
که ز نرگس ثمری پاک بدوران آمد
وارث تاج نبی اوست که با دعوت حق
بهر افراشتن پرچم قرآن آمد
شهسواریست که با صولت و بازوی علی
از پی کشتن کفار به میدان آمد
مظهر صلح حسن اوست که با حلم حسن
پی آرامش دلهای پریشان آمد
آنکه اندر رگ او خون حسین ابن علیست
پی خونخواهی سالار شهیدان آمد
در ره زهد و عبادت چو علی ابن حسین
سوی حق قافله راسلسله جنبان آمد
علم باقر همه در اوست که با مشعل علم
رهبر جامعه بی سر و سامان آمد
تا ز ناپاک کند مذهب صادق را پاک
مظهر راستی و پاکی و ایمان آمد
هم چو کاظم که بود قبله حاجات و مراد
دردمندان جهان را پی درمان آمد
چون رضا تا که کند از رنگ علوم
وارث افسر سلطان خراسان آمد
اوست سرچشمه ی تقوا و فضیلت چو جواد
منبع فیض و جوانمردی و احسان آمد
هادی وادی حق کز پی ارشاد بشر
با چراغ خرد و دانش و عرفان آمد
یادگار حسن عسگری پاک سرشت
که جهان را کند از عدل گلستان آمد
قائم آل محمد شه اقلیم وجود
که بفرمانده ی عالم امکان آمد
طبع خاموش رسا باز چو مرغان چمن
پی تبریک چنین شاد و غزلخوان آمد
رسا "
گفت برخیز که آرام دل و جان آمد
سحر از پرده نشینان حریم خلوت
نغمه برخاست که شاهنشه خوبان آمد
عاشقان را رسد این طرفه بشارت ز سروش
که سحرگاه شب نیمه شعبان آمد
می کند مرغ سحر زمزم بر شاخ گل
که ز نرگس ثمری پاک بدوران آمد
وارث تاج نبی اوست که با دعوت حق
بهر افراشتن پرچم قرآن آمد
شهسواریست که با صولت و بازوی علی
از پی کشتن کفار به میدان آمد
مظهر صلح حسن اوست که با حلم حسن
پی آرامش دلهای پریشان آمد
آنکه اندر رگ او خون حسین ابن علیست
پی خونخواهی سالار شهیدان آمد
در ره زهد و عبادت چو علی ابن حسین
سوی حق قافله راسلسله جنبان آمد
علم باقر همه در اوست که با مشعل علم
رهبر جامعه بی سر و سامان آمد
تا ز ناپاک کند مذهب صادق را پاک
مظهر راستی و پاکی و ایمان آمد
هم چو کاظم که بود قبله حاجات و مراد
دردمندان جهان را پی درمان آمد
چون رضا تا که کند از رنگ علوم
وارث افسر سلطان خراسان آمد
اوست سرچشمه ی تقوا و فضیلت چو جواد
منبع فیض و جوانمردی و احسان آمد
هادی وادی حق کز پی ارشاد بشر
با چراغ خرد و دانش و عرفان آمد
یادگار حسن عسگری پاک سرشت
که جهان را کند از عدل گلستان آمد
قائم آل محمد شه اقلیم وجود
که بفرمانده ی عالم امکان آمد
طبع خاموش رسا باز چو مرغان چمن
پی تبریک چنین شاد و غزلخوان آمد
رسا "
۲.۵k
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.