Wine of love

Wine of love 🍷🥀

Part ۱۱

ادامه"

⏰پرش زمانی به فردا⏰
ویوته:

از خواب پریدم دوروبرمو نگا کردم یه دست رو سورتم کشیدم و بلند شدم. رفتم دست سورتمو شستم، لباسمو پوشیدم (اسلاید بعد لباس ته) رفتم پایین. نشستم سر میز شروع کردم به غذا خوردن وایسا بورا کو؟ سریع بورا رو صدا زدم که بیاد.
ته: بورا (داد)
اجومی: اقا بورا تو اتاقشه داره اماده میشه
ته: 😳🤨کجا میخواد بره؟
اجومی: نمیدونم اقا
که یهو بورا اومد تو حال و اومد جلو من وایساد
بورا: سلام ارباب ته
ته: سلام کجا خشگل کردی؟
بورا: میخاستم برم شرکت دوستم یون
ته: اها باشه
بورا: میتونم برم؟
ته:اره میتونی
بورا: مرسی
دلشت میرفت که صداش زدم.

ویو بورا:

اجازه داد یسسسسس بدو رفتم سمت در که صدام زد اهههههه
بورا: بله ارباب
ته: وایسا منم بیام برسونمت
بورا: نه ممنون خودم میرم
ته: نه اینجوری نمیشه وایسا اومدم
بورا: باشه

اهههههههه چرا خب خودم میرم دیگه اوففف
ته: بریم
بورا: بریم
از در اومدیم بیرون رفتیم سمت ماشین و سوار شدیم
ته: شرکت یون دوستت کجاست
بورا: شما اسمشو از کجا میدونید؟ 😳
ته: خودت گفتی
بورا: کی...... اها
ته: اره حالا کجاست؟
بورا:(آدرس رو داد)
ته: وایسا شرکت چیه؟
بورا: شرکت تجاری
ته: میدونی من رئیسه شم
بورا: چییییییی
ته: یون سو درسته
بورا: ااااا اره اااااااا(دهنش باز مونده)
ته: ه (پوز خند)
بورا: من من نمیدونستم به خدا
ته: باشه باشه
ماشینو روشن کرد رفتیم سمت شرکت.

⏰پرش زمانی به دم در شرکت⏰

بورا: مرسی
ته: خواهش
پیاده شدیم رفیت تو من رفتم یه ور ته رفت یه ور و...... ادامه دارد

(استایل بورا اسلاید بعد)
فحش دوباره مجازه دوستان 😊
بای★☆